ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛
از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم !
امـا .... حقیقـت این که :
از دست دادن ِ خــودمـون ،
و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم ! و چقدر ارزش داریم ....
گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره ... !

نخواه باور کنم نیستی

نمیشه باورش سخته

همیشه اولش خوبه

همیشه آخرش سختــــــه

25band

عشق خودش خواهد آمد

نمی توان از آن فرار کرد

عشق خودش آهسته آهسته

و در گوشه ای می آید

و در گوشه ای از قلب مهربانت

آرام و بی صدا می نشیند

و تو متوجه اش نخواهی بود

و بعد ذره ذره در تمام جانت

میپیچد و ریشه می دواند

به طوری که بی آن نمی توانی

تنفس کنی

خــدایـا لج نکن..!
قبول کن حق با شیطان بود ؛ آدمیانت قابل پرستش نبودن.....

وقتی کســی تو را

عاشقانــــــــــــــــــــــه

دوستــــــــــــ دارد

شیوه ی بیان اسم تو

در صدای او متفاوت است

و تــــــــــــــــــــو ...........

می دانـــــــــــــــــی

کــــــــــــه نامـــــــــــت

در لب های او ایمن اســــــــت

سخت دل بستم...
اما موقع دل کندن جون دادم...
اونایی که سخت دل میبندن...
موقع دل کندن جون میدن...

 

واقعيت محض بعد شكست توي رابطه
اولش دلت برا اون آدم تنگ ميشه
بعد برا اون روزاتون تنگ ميشه
آخرش دلت برا خودت تنگ ميشه ,
آدمي كه تو اون روزا بودي
حماقت هایی که می کردی
آدمی که ارزش دوست داشتن رو نداشت و دوست داشتی
و به خاطرش خودت و وجودت و همه چی رو از دست دادی
یه لبخند تلخ میزنی
و میگی من چقدر احمق بودم که یه همچین آدمی رو دوس داشتم ...

من دیوانه نیستم.
فقط کمی تنهایم. همین!
چرا نگاه میکنی؟ تنها ندیدی؟
به من نخند!
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم

 میروم
بغض خواهی‌ کرد
اشک‌ها خواهی‌ ریخت
غصه‌ها خواهی‌ خورد
نفرینم خواهی‌ کرد
دوست ترم خواهی‌ داشت
یک شب فراموشم میکنی‌
فردایش به یادت خواهم آمد
عاشق تر خواهی‌ شد
امید خواهی‌ داشت
چشم به راه خواهی‌ بود
و یک روز
یک روزِ خیلی‌ بد
رفتنم را ، برایِ همیشه ، باور خواهی‌ کرد
ناامید خواهی شد
و من برایت چیزی خواهم شد
مثلِ یک خاطر ه ی دور
تلخ و شیرین ولی‌ دور … خیلی‌ دور
و من در تمام این مدت
غصه‌ها خواهم خورد
اشک‌ها خواهم ریخت
خودم را نفرین خواهم کرد
تمام لحظه‌ها به یادت خواهم بود
و امید خواهم داشت به پایداریِ عشق
و رفتن را چیزی جز عاشق ماندن نخواهم دانست
نخواهی فهمید
درکم نخواهی کرد
صحبت از عاشق بودن نیست … صحبت از عاشق ماندن است
( گاهی‌ برایِ اثباتِ عشق باید رفت … خودم از رفته گانم …)

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی‌توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن…..

 

 

 

حـقـیـقـت دارد !
کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی
تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه
بـــرای ِ از یـــاد بــردنــت !
آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!

به سادگی رفـت ؛
نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ،
فهمید خیییییییلی دوستش دارم !

 

 

دیدی که سخــــت نیســـــت تنها بدون مــــــــــن ؟!!
دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !!
این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…
فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن…
دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!!
طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!!

ای کاش

فشار…غصه…غم…درد

واحد و عدد داشت

کاش

قابل قیاس و اندازه گیری بود

آن وقت

شاید روزگار

با تمام بی رحمی اش می فهمید

بر سر یک نفر چقدر آوار

می ریزد"…

 

 

اشکها کلماتی هستند که به زبان آوردن آنها بسیار سخت است !!


گریه ی هر کس به این معنا نیست که او ضعیف است !

                                                                         به این معناست که او یــک قــلــب دارد ...

خیلی وقته دلم هوس این جا  و حال و هواش رو کرده. دلم گرفته. دلم هوس کرده پای پیاده برم حرم امام رضا تا میتونم گریه کنم. یا امام رضا

گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه آنقدر دست نیافتنی میشود که با آن زندگی می کنیم
گاه یک نگاه آنچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق آنقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم

تو

تو

تو

تو تکه ای از وجودمی

تو نبض بودن منی

تو خونی هستی که در موی رگهای من شناور است

تو بهار زندگیم هستی

ای عشق بی مثال

ای ترانه بودن

با هر بهانه ای سراغ تورا می گیرم

ای دوست همیشگی

این را بدان که باورت دارم

و میدانم روزی طیف نگاهمان به هم گره خواهد خورد

یه روز بهم گفت: «می خوام باهات دوست باشم؛آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه بهم گفت: «می خوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه.من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه گفت: «می خوام برم یه جای دور، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه
بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز تو نامه ش نوشت: «من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه می دونی؟من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:
«من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه
(من هنوز هم خیلی تنهام)

دیگر آروزیی در دل ندارم . می خواهم آزاد باشم . دور از تو و آنچه در رویا نشانه کردم ..
راه من راه تو نیست . جاده دل تنگ من است . سفر انتظارم را میکشد ..
راهیم . راهیه این پایان بی نام و نشان ..
بی تو ..
تنها با خودم ..
دور از تو ..
نزدیکترین نقطه به دلتنگیهایم..
دیگر شوری در سر ندارم .. غمی در سینه و عشقی در قلبم غوغا نمی کند ..
سیگارم...
سیگاری پر از خاطراتو پاکتی در هم پیچیده .. امروز را دود میکنم و فردا را نفس خواهم کشید..
این آغاز من و پایان توست ..
بدرود ..

از کسانیکه از من مـــــــــــتنفرند سپاس. ، آنها مرا قویتر میکنند.
از کسانیکه مرا دوســـــــــــــــــــــت دارند ممنونم،آنان قلب مرا بزرگتر میکنند.
ازکسانیکه مرا ترک میکنند متشـــکرم،آنان بمن می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست .
از کسانیکه با من مـــــیمانند سپاسگزارم، آنان بمن معنای دوست واقعی را نشان میدهند.

اشکاتو پاک کن که میخوام سر به تن غم نباشه.



الهی سایه چشات از سر من کم نباشه.



ببین که پای گریه هات ثانیه ها دق میکنن..



صدای گریه هات میخام تو خاطراتم نباشه



وقتی که گریه میکنی ترانه هم دلواپسه..



اشکاتو پاک کن ببین چشمای من چه بی کسه.



سکوت کهنه لبات قلبمو اتیش میزنه.



داری دیونم میکنی تورو خدا دیگه بسه.



زخم قدیمی دلت خوب میدونم که از چیه قشنگ من گریه نکن



این شب بد رفتنیه.



سخته واسه ترانه هام طاقت گریه هات ولی



لهجه هق هقت دیگه یه شعر نا گفتنیه.

كاش تنها بودم و در تنهاييم مي گریستم

تا دلم از اين همه غم و اندوه آتش نگیرد

و كاش تنهايي و گريستن دردي از دردهاي مرا دوا مي كرد.

خسته ام از دلتنگي ،

خسته ام از جدايي ها ،

خسته ام از همه چيز و همه كس

خسته ام حتی از خودم

خدايا خودت به فريادم برس

بعضی وقتا سکوت میکنی

اونقدر رنجیده ای که نمی خوای حرفی بزنی .

بعضی وقتا سکوت میکنی

چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری .

گاهی هم سکوت یه اعتراضه !!!

گاهی هم به انتظار .........

اما بیشتر سکوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمیتونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه !!!...!

چه رسم جالبي،محبتت را ميگذارند پاي احتياجت،صداقت را ميگذارند پاي سادگيت،سکوتت را ميگذارند پاي نفهميت،نگرانيت را ميگذارند پاي تنهاييت و وفاداريت را پاي بي کسيت و آنقدر تکرار ميکنند که خودت هم باورت ميشود که تنهايي و بي کس و محتاج...!

اسمش را می گذاریم دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش
وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هرچند کنار هم نباشیم
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد...

در شهر بودم

دیدم

هر کس به دنبال چیزی می دود

یکی به دنبال پول

یکی به دنبال چهره دلکش

یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد

یکی به دنبال نان

یکی هم به به دنبال اتوبوسی !

اما دریغ

هیچکس دنبال خدا نبود !!!

این روزا روزای سختیه . نمیدونم چرا؟ ولی اینقدر داغون و خستم که حس میکنم دیگه توان هیچ کاری رو ندارم.یه جورایی از همه آدما بدم میاد. هیچ وقت هیچ وقت نخواستم دل کسی رو بشکنم اما توی زندگیم خیلی ها دلم رو شکوندن. فکر میکردم میتونم دوباره از نو شروع کنم و به دیگران اعتماد کنم اما تا اومدم این کار رو بکنم نشد یعنی نذاشتن. ای کاش خدا یه نگاهی هم به من بکنه . کاش یه کاری کنه دلم آروم بگیره. افکارم از پریشونی در بیاد . به خدا سخته. این همه درد و رنج تحمل کردم حالا هم پشت سر هم بیان و دلم رو بشکونن. آخه منم آدمم. دل دارم. احساس دارم. زندگی دارم. جدیدا جز مریضی و گریه و درد هیچی از زندگیم نفهمیدم. میخوام همین جا دعا کنم امام زمان ظهور کنه. از ته قلبم این آرزو رو دارم. من کسایی که دلم رو شکستن میسپارم به خدا. معتقدم با ظهور امام زمان تمام دردام حل میشه. به خدا اعتقاد دارم ولی مثل بعضیا جا نماز آب نمیکشم. از ته ته قلبم دوست دارم ای خدا. میدونم شماها هم برای خودتون یه دردایی دارید امیدوارم به حق امام زمان همشون حل بشن.اینا همش یه کوچولو از حرفای دلم بود. اینقدر ریختم تو خودم که دیگه حس میکنم دلم پر شده. راستی من به دلیل درسام دیر به دیر میام آپ می کنم. دیگه به بزرگی خودتون ببخشید. موفق باشید همیشه

این پستم رو خودم خیلی باورش دارم

این جا زمین است رسم آدم هایش عجیب است . این جا گم که میشوی به جای این که پیدایت کنن فراموشت میکنن

کلاف زندگیم بدجور داره میپیچه و گره خورده . دلم را گم کرده ام . فکر می کنم لای روزمرگی های زندگیم باشد و یا لای بدوبدو های زندگی ام